پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

پارسا عشق مامان و بابا

روز پدر

پنج شنبه اين هفته رو تولد حضرت علي و روز پدر هست. ما هم قراره بريم داراب. براي بابايي يدونه ادكلن گرفتم براي آقاجون هم پيراهن. اميدوارم آخر هفته خوبي باشه و به هممون خوش بگذره. عكساي خشگلت رو هم گذاشتم شيطونك مامان. اين عكسا رو توي حياط خونه خودمون گرفتي. ايشالا هميشه مثل گل تازه باشي و عمرت گل نباشه.
24 خرداد 1390

سلام

سلام پسر خشگلم. مامان هفته گذشته رو مرخصی و توی خونه پیش تو بود و نتونست بیاد برات چیزی بنویسه. این هفته حسابی بهمون خوش گذشت. هرچند دو روزش رو به بیمارستان و کاراش گذشت ولی خدا رو شکر بقیه اش خوب بود. دو روزش رو رفتیم خفر که حسابی بهت خوش گذشت بقیه اش هم توی خونه و با هم بودیم. کاشکی این تعطیلات طولانی میشد و من همیشه پیشت میموندم. ...
21 خرداد 1390

گل نازم سلام

سلام پسر گلم دوباره چند روزی نتونستم بیام اینجا. آخر هفته است و منم هفته آینده تمام وقت پیشتم. خیلی خوشحالم. البته روز سه شنبه یک عمل کوچولو دارم که احتمالا تورو پیش خاله میذارم. دعا کن مامان خوب بشه و خدا ببخشدش که باعث این کار شد.
11 خرداد 1390

یه مسافرت کوچولو

سلام پسر گلم. آخر هفته ای که گذشت بابا ماموریت تهران بود. من و تو هم قرار بود خونه بمونیم ولی مامان بزرگ و دایی من از کربلا اومدن و ما هم همراه خاله رفتیم خفر هرچند نبود بابایی سخت بود ولی خب خوش گذشت. به تو هم حسابی خوش گذشت خیلی پسر خوبی بودی و اذیت نکردی من به داشتن گلی مثل تو افتخار میکنم. ...
7 خرداد 1390

روز مادر

مادر بهشت من همه آغوش گرم توست گویی سرم هنوز به بالین گرم توست پیوسته در هوای تو چشمم به جستجو ست هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست   امروز روز مادر هست. خدا رو شکر میکنم که به من لیاقت مادر شدن رو داد و امیدوارم اونقدر لیاقت داشته باشم که تو رو داشته باشم بتونم خوب تربیتت کنم و مایه افتخارم باشی. خدایا نوگلم را حفظ کن مرا یاری کن تا آنچنان اورا بپرورم که تو می خواهی. مادرم مرا ببخش بخاطر همه آزارهایم و مرا دعا کن که میدانم دعای خیر تو دنیا و آخرت مرا بیمه خواهد کرد ...
3 خرداد 1390

یک کم حرف

سلام پسر خشگلم. امیدوارم امروز حالت خوب خوب شده باشه. آخه از دوشب پیش حالت خوب نبود. تقصیر خودم شد بمیرم شیر نجوشنده بهت دادم مریض شدی. ببخشید مامان جون. دیروز هم با خاله و مامان جون و بقیه رفتیم بیرون ولی تو حالت خوب نبود و همه اش بیحال افتاده بودی. مامان خیلی غصه اش شد. عزیز گلم ایشالا هیچ وقت مرض نشی که مامان از مریضی تو مریض میشه. ...
31 ارديبهشت 1390